کالیدوسکوپ انسانی یک مدل رفتاری بر اساس کار ویرجینیا ساتیر است. ساتیر بر نقش معنویت در ارتباط با عمیق ترین جنبه های "خود"و با عصاره اصلی "دیگری"تاکید می کند. کالیدوسکوپ انسانی، متشکل از تمرکز ساتیر بر معنویت و همچنین عناصر استعاری کوه یخ ساتیر، سبک های ارتباطی و قوانینی برای اظهار نظر است. این مدل، مدلی جامع و قابل اجرا در هر مرحله ارزیابی و مداخله، است. کلمات کلیدی:مدل کالیدوسکوپ انسانی، ویرجینیا ساتیر، استعاره کوه یخ ساتیر، مدل ساتیر
ویرجینیا ساتیر در آموزش های خود و در آخرین کتابی که نگاشته است، در مورد اهمیت معنویت و اهمیت آن برای درمانگر و رشد مشتری مطالبی را ذکر کرده است. در آموزش های او که به مدت یک ماه طول می کشد، او در تأملات خود بر انرژی آسمان ها و انرژی زمین و اساس بودن بشریت تاکید کرده است. او عبارات "نیروی زندگی"، "خدا"، و غیره را در اندیشه ها، آموزه ها، و نگاشته های خود به کرات استفاده کرده است. او در انسان سازی جدید (1988)، یک فصل در مورد معنویت در آن گنجانده است. او در این کتاب نوشته است:
"مثل این بود که من به هسته درونی هر موجود می نگریستم، و نور درخشان روح را که در حفره ای سیاه به دام افتاده و دور آن را محدودیت ها و خود انکاری ها فرا گرفته، می دیدم. تلاش می کردم تا به فرد این توانایی را ببخشم که آنچه را که من می دیدم ببیند و سپس، با هم بتوانیم آن حفره تاریک را به یک صفحه روشن و بزرگ بدل کنیم و امکانات جدیدی بسازیم." (340-341 ص.)
من این افتخار را داشتم که در سفر با او باشم و در آخرین سال زندگی حرفه ای او، چیزهایی از او بیاموزم، او می گفت: "هر کاری را که من انجام دادم، کاری معنوی است،" و این گفته را پیوسته میشد در رفتار او به صورت آشکار ملاحظه کرد. درست قبل از اینکه فوت کند، نوشت: "من در حالی از دنیا می روم که اصلا روح خود را سرزنش نمی کنم." آموخته های من از این دوره، و ترکیب آنها با ویرجینیا ساتیر است که باعث شد که کالیدوسکوپ انسانی در من به اوج رسد. این شامل تاکید بر معنویت و ارتباط با معنویت در دیگران است. این یکی از بزرگترین دارایی های ویرجینیا بود و می توان آن را توسعه داد و یک مسیر برای توسعه آن را هم اکنون می توان آموخت. این مدل جدید نشان دهنده این موضوع است که من، چگونه ساتیر را شناختم و کار و تدریس او را تجربه کردم. آخرین دوره ای که با کار ویرجینیا ساتیر آشنا می شدم، و دانشجوی جدی او از سال 1983 بودم، در رشد، آموزش و نوشته های من در مورد کالیدوسکوپ انسانی به عنوان یک راه برای تسهیل رشد در درمانگر و عمل او، به اوج خود رسید. من این مدل جدید را راهی برای افزایش ویژه بودن و عمق بخشیدن به شفا در خودم و دیگران یافتم.