Contextual Modernism and Sustainable Urbanism as New Housing Strategies - A way for better understan
تعداد صفحات انگلیسی:
18 صفحه
عنوان فارسی:
مدرنیسم بافتی و شهرنشینی پایدار به عنوان استراتژی های مسکن سازی جدید-یک راه برای فهم بهتر پدیده فقر
تعداد صفحات فارسی:
22 صفحه
نوع فایل:
فایل word ترجمه ( بدون ترجمه اشکال )و pdf رایگان انگلیسی
قیمت فروش:
110,000 ريال
چکیده فارسی:
شهرنشینی پدیده و روند تعریف شدهی این قرن است. تاثیر سریع شهرنشینی هیبریدی همراه با رشد جمعیت در کشورهای در حال توسعه حادتر احساس خواهد شد که در آن انتظار میرود منطقه ساخته شده به سه برابر افزایش پیدا کند در حالی که جمعیت شهری تا سال 2030 دو برابرخواهد شد. از این منظر، جایی که مسالهی سرپناه برای همه خیلی مهم است، هر دو پایداری شهرستان و مقاومت شهرستانها به مهمترین مساله تبدیل میشود (هاس، 2012). جستجو برای یک زندگی بهتردر شهرستان و یا در حومه به طوربی وقفه برای شهروندان و مصرفکنندگان در سطح جهان، صرف نظر تحقق و پیشبینی اوج نفت و دورههای تاریک پیش رو ادامه دارد. زمان و دورهی قدم در آوالوان به پیچیدگی همگرایی بحران در حال ظهور از قرن بیست و یکم تبدیل شده است. زمان نیاز بیسابقه برای کنترل و تغییر شکل دادن نوسازی در زمینههای انسانی محورتضمین میشود. در معماری و شهرسازی به طور یکسان، ما نیاز به ارزیابی مجدد و تجدید نظر انتقادی آوانت آوانگارد با معماری نمادین و آن باور کور که فنآوریهای جدید و نوآوری باید باید به قیمت به دادن به طراحی انسانی کنار گداشته شوند، داریم. ما یک بار قبل از نتایج آن را در دوران مدرنیسم دیدهایم که به قیمت معماری، عملکرد و سبک، جنبههای انسانی شکل شهری، طراحی محیط زیست و ارگونومی زندگی روزمره قیمت وحشتناکی با عواقب بی سابقهای پرداخته شد. نیت خوب بود، به عنوان مثال مسکن سازی که الزامات مدرنیبته را برای ارایهی شرایط زندگی بهتر مورد مخاطب قرار میدهد، بر روی محلات کثیف و خطران بهداشتی کار کرد اما به چه قیمت؟ رویایی که مدرنیسم به نحوی میتوانست برای بهبود شرایط زندگی تمامی ساکنان کار کند، هرگز به حقیقت نپیوست. در عوض، سند چشم انداز آرمانی در آغوش لوکوربوزیه و میس ون روئه که رویه مخالف را در پیش گرفت به حقیقت پیوست. زمینه نظریهی کریستوفر الکساندر این بود که باید برگردیم به الگوهای مشترک سنتی معماری وشهرسازی که مدرنیستها از توجه به آن غافل مانده اند، تا مقیاسهای انسانی و اساس پایدار ایجاد کنیم. برنامهریزان جدید شهرسازی در ایالات متحده و در سراسر جهان با ساختن همسایهها مقیاس انسانی به رهبری، و در موارد مسکن سازی گسترده تر مدرن حتی 180 درجه تغییر ایجاد کرده اند. در اخلاق، اقتصاد و هنر، اومانیستهای جدید هنوز یک اقلیت کوچک هستند، اما شهرسازی جدید قبلا برای خود به عنوان مهم ترین تئوری و عمل برنامهریزی و طراحی شهری جا باز کرده است. با وجود این، ایده ی آنها تفاوتی با ایده های دوران مدرن، معماری وشهرسازیی که می تواند جامعه را به سوی یک اومانیسم جدید و نظم اجتماعی بهترسوق دهد، ندارد. اما همان طور که دقیقا معماری مدرن به ترویج خوبی در فن آوری و پیشرفت در طول قرن بیستم کمک میکند، معماری انسانی همراه با شهرسازی پایدار هم اکنون میتواند به ترویج تمرکز بر ارزشهای انسانی که ما در قرن بیست و یکم نیاز داریم کمک کند. امروز، با تمام پالش ها، ما به به دید معماری و شهرسازیی نیاز داریم که، پیروزی فن آوری و نوآوری را دربستر فرهنگ با تصمیمات اتخاذ شده در زمینههای فنی و مهندسی و اصول توسعهایی زیرکانه، اصولی که پایدار، انعطاف پذیر و دراز مدت هستند، نمادسازی کند (دونی، اسپک و لیدون، 2009 وهاس، 2009).